نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 241
و اكلتها لا تواكل » ( كارهائيست كه چون بديگرى واگذارم شانه از زير بار آن خالى مىكند ) . 5 - * ( وَاتَّخَذْتُمُوه وَراءَكُمْ ظِهْرِيًّا ) * ( و بكلَّى فرمان خدا را پشت سر انداخته و بفراموشى سپردهايد - هود 11 : 92 ) يعنى به آن توجّهى نداريد همانند چيزهاى فراموش شده ، و در مثل گفته مىشود : « نياز مرا پشت سر خود قرار مده » يعنى نياز مرا چنان از نظر دور مدار كه بكلَّى آن را رها كنى . 6 - « حتّى شنّت عليكم الغارات » مىگويد : فرو ريخت غارت را بر آنان ، گفته مىشود : « شننت الماء على رأسه » يعنى آب را بر سر او ريختم . و از سخن عرب است « فلمّا لقى فلان فلانا شنّه بالسّيف » ( فلانى وقتى بفلان شخص رسيد ، شمشير را محكم بر او فرود آورد ) . 7 - « هذا اخو غامد » ( او مردى مشهور از ياران معاويه از قبيلهء بنى غامد بن نضر از « أزد » است ) . 8 - « فتنتزع احجالهما » يعنى خلخالهاى آن دو زن را از پايشان در آوردند ، مفردش « حجل » مىباشد ، از همان جهت به اسب گفته مىشود « محجله » ، و به بند گفته مىشود : « حجل » ، چون در پاى واقع مىشود . 9 - « و رعثهما » ( گوشوارهاى آن دو ) كه مفردش « رعثه » و جمع آن « رعاث » و جمع جمعش « رعث » مىباشد .
241
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 241