responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 233


و از نهادى به نهاد ديگرش انتقال داد ، تا از صلب عبد الله بن عبد المطَّلب بدر آورده ، و به شش كرامت او را گرامى و مخصوص گردانيد : پيراهن رضا بر پيكرش پوشانيد ، و رداى هيبت بر دوش او افكند ، و تاج هدايت بر سرش نهاد ، و زير پيراهن معرفت بر او بپوشاند ، و محبّت را كمربند او ساخت تا بدان سروال خويش محكم دارد ، و نعلين خوف در پايش نمود ، و عصاى منزلت را بدستش داد . ( كنايه از اينكه سراپاى شخصيّت او را به رضا و هيبت و هدايت و معرفت و محبّت و خشيت و مقام و منزلت كه همگى لباس باطن است ، آراست - از باب تشبيه معنى و معقول بمحسوس - ) سپس خداوند به او فرمود : اى محمّد ! نزد مردم برو و به آنان فرمان ده كه بگوئيد : « * ( لا إِله إِلَّا الله ) * * ( ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله ) * » . تركيب اين پيراهن از شش چيز ساخته شده بود : تنه اش از ياقوت ، و دو آستين آن از لؤلؤ ، و دكمهء آن از بلور زرد ، و دو زير بغلش از زبرجد ، گردنبندش از مرجان سرخ ، و يقه اش از نور خداوند « جلّ جلاله » ، به بركت اين پيراهن توبهء حضرت آدم را پذيرفت ، و انگشترى سليمان را به او بازگردانيد ، و يوسف را به يعقوب رسانيد ، و يونس را از شكم ماهى نجات بخشيد و پيامبران ديگر را از گرفتارى رهانيد ، و آن پيراهن جز پيراهن حضرت محمّد صلى الله عليه و آله نبود .

233

نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست