نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 277
و نيست جوانمردى مگر علىّ ، و من برادر اويم . باب 55 - معنى فتوّت و مروّت 1 - ابو قتادهء قمّى مرفوعا روايت كرده : كه راوى حديث گفت : در محضر امام صادق عليه السلام راجع به فتوّت ( بزرگوارى ، شرافت ، بلند همّتى ، جوانمردى ) و مروّت ( مردانگى ، نرم دلى ، دليرى ) گفتگو مىكرديم ، حضرت فرمود : آيا گمان مىكنيد كه فتوّت به هرزگى و شهوترانى است ؟ جز اين نيست كه مروّت و فتوّت آن است كه شخص به مردم غذايى بدهد ، و از دسترنج خود ببخشد و كارهاى خير انجام دهد ، و آزارش به ديگرى نرسد ، امّا آن كه گذشت بد ذاتى و حيله گرى و عيّاشى است ، سپس فرمود : بگوئيد مروّت چيست ؟ عرض كرديم : نمىدانيم ، فرمود : به خدا سوگند مروّت آن است كه : مرد سفرهء اطعام خود را در پيشگاه وسيع خانه اش بگستراند ( تا هر رهگذرى از آن بهره مند گردد ) .
277
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 277