responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 206


برابر بود ، « كراديس » ، سر استخوانها ، « انور المتجرّد » بدنش در حال برهنگى درخشان بود ، « طويل الزّندين » در هر ذراعى دو مچ هست كه عبارت از دو سر استخوان بند دست مىباشد ، پس سر بند دست كه كنار انگشت شصت قرار دارد را « كوع » مىنامند ، و سر مچى را كه پهلوى انگشت كوچك دست مىباشد « كرسوع » مىنامند . « رحب الرّاحة » كف دستش پهن و بزرگ بود ، و عرب بزرگى دست را مىستايد ، و به كوچكى دست نكوهش مىكند ، شاعرى گفته است :
< شعر > فناطوا من الكذّاب كفّا صغيرة و ليس عليهم قتله بكبير < / شعر > آنها با دست كوتاهى دروغپرداز در آويخته‌اند با اينكه كشتن او بر ايشان مهم نيست . « ناطوا » يعنى در آويختند . و گويند : فلانى « رحب الرّاحة » است ، يعنى بسيار بخشنده است چنان كه هنگام مذمت گويند « ضيق الباع » ، « شثن الكفين » يعنى زبرى كف هر دو دست ، و عرب مردها را به درشتى كف دستها مىستايد ، و زنها را به نرمى آن .
« سائل الاطراف » يعنى بىنقص ، نه زياد دراز ، و نه زياد كوتاه .
« سبط القصب » قلمهاى پاى او كشيده بود و گره خوردگى نداشت ، « قصب »

206

نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 206
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست