نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 173
او از خودش ) زيرا مفاد « مولاه » درست مثل قول اوست ( آيا من سزاوارتر بشما نيستم از خودتان ) . و بطور كلَّى ( از نظر ادبى ) لفظى كه با « فاء » آمده ، اگر همان معنى جملهء اوّل را شامل نباشد ، هرگز كلام ، نه نظم و مفهوم خواهد داشت و نه صحيح خواهد بود ، بلكه نوعى هذيان گوئى بوده ، و هر كس كه چنين نسبتى به پيغمبر خدا دهد ، به خداوند بزرگ كفر ورزيده است . و چون لفظ ( هر كه من مولاى اويم ) به دلائلى كه ما اثبات نموديم دلالت دارد بر مفهوم هر كه را من سزاوارتر به نفس اويم - و عين همان جمله را نيز براى علىّ عليه السلام آورده است ، معنايش اين است كه او را هم « أولى به مؤمنين » از خودشان قرار داده است ، و آن عين عبارت وجوب اطاعت و فرمانبردارى از علىّ عليه السلام و مقام امامت اوست ، چنان كه در آغاز بيان كرديم . اضافه مىكنم براى توضيح بيشتر اگر در فرمودهء پيامبر صلَّى الله عليه و آله ( هر كه من مولاى او هستم علىّ مولاى اوست ) آن حضرت قصد نفرموده بود كه علىّ أولى است به شما از خودتان ، پس مىشود گفت : كه در جملهء ( هر كه را من مولاى اويم ) نيز اراده نكرده باشد كه پيغمبر صلَّى الله عليه و آله بر هر كس اولى است از خودش ، و اگر
173
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 173