نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 160
مىدهد كه بگويد : ( فلان مولاى ) فلان شخص فرمانبر من مىباشد ، و اين همان معنايى است كه پيغمبر صلَّى الله عليه و آله در نظر داشته و فرموده است : ( هر كه من مولاى او هستم علىّ مولاى اوست ) زيرا چند معنايى كه در كتب لغت احتمال آن مىرفت و نقل كرديم در آن موقعيّت حسّاس براى گوشزد كردن به چنان جمعيّت عظيمى صحيح و روانبوده است و همچنين غير از اين معنى ( مالك اطاعت ) معناى ديگرى هم باقى نمىماند ، پس يقين بيشتر مىگردد كه در جملهء « فمن كنت مولاه فعلىّ مولاه » فقط همين معنا را در نظر گرفته باشد . و آنچه كه گفتهء ما را تأييد مىكند جملهء قبل از آن است كه چنين فرمود : ( آيا من سزاوارتر و أولى به مؤمنان از خودشان نيستم ) و سپس فرمود : ( پس هر كه را من مولاى اويم علىّ نيز مولاى اوست ) حال چنين بر مىآيد كه معنى ( مولاه ) آن است كه على اوليتر است به آنان از خودشان ، به اين دليل كه هر گاه مردى به ديگرى بگويد : ( تو اولايى نسبت به من از خود من ) يعنى او را فرمانده قرار داده و خود را مطيع او ساخته است كه بايد فرمان او را ببرد ، و جايز نيست از هيچ يك از دستورات وى سرپيچى كند . اگر ما به شخصى پيشنهاد كرديم كه با ما بيعت نمايد و او هم چنين كرد و اعتراف نمود ( ما نسبت به او سزاوار تريم از خودش ) نبايد از هيچ كدام از
160
نام کتاب : معاني الأخبار ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 160