نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 383
تبارك و تعالى در صلب او نطفه زكيه باهره مباركه طيبه طاهره اى تركيب كرده و او را على بن محمد ناميده او را بسكينه و وقار ملبس كرده و علوم و هر چيز مكتومى را باو سپرده هر كس او را ملاقات كند و در دلش چيزى باشد او را آگاه كند و از دشمنش در حذر باشد و در دعايش گويد يا نور النور يا برهان يا منير يا مبين يا رب اكفنى شر الشرور و آفات الدهور و اسألك النجاة يوم ينفخ في الصور هر كس اين دعا را بخواند على بن محمد شفيع و قائد او ببهشت گردد و خداى تعالى در صلبش نطفه اى تركيب كرد و نامش را حسن بن على نهاد و او را نور بلاد و خليفه زمين خود و عزت امت و هادى شيعه و شفيع آنها در قيامت نزد پروردگارشان و نقمت بر مخالفان و حجت دوستان و برهان كسانى كه او را بامامت شناسند ساخت در دعايش ميگويد يا عزيز العز في عز يا عزيز اعزنى بعزتك و ايدنى بنصرك و ابعد عنى همزات الشياطين و ادفع عنى بدفعك و امنع عنى بمنعك و اجعلنى من خيار خلقك يا واحد يا احد يا فرد و يا صمد هر كس اين دعا را بخواند خداى عز و جلش با او محشور سازد و آن وسيله نجات او از آتش باشد و اگر چه مستحق آن باشد و براستى خداوند عز و جل در صلب حسن نطفه اى تركيب كرده است مبارك زكى طيبه طاهره و مطهره و هر مؤمنى كه خدا پيمان ولايت از او گرفته او را پسند دو هر منكرى باو كافر باشد امامى است تقى و نقى خرم و مرضى و هادى و مهدى اول و آخر عدالت او خداى عز و جل را تصديق دارد و خدا هم گفته او را تصديق دارد ، از تهامه ظهور كند تا دلائل و علامات خود را عيان كند و براى او در طالقان گنجهائى ذخيره است كه نه طلا است و نه نقره بلكه اسبانى تنومند و مردانى داغدار خدا از شهرهاى دور دست بشماره اصحاب بدر سيصد و سيزده تن بدور او جمع كند
383
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 383