كهف و رقيم را بر انگيخت و ولى امر خدا در اين موقع وشيخا بن انشو بن مكيخا بود و شاهپور بن اردشير هم پنجاه سال سلطنت كرد و باز ولى امر الهى دشيخا بن انشو بن مكيخا بود و بعد از او يزدجرد بن شاپور بيست و يك سال و پنجاه و نه روز سلطنت كرد و باز هم ولى امر خدا در روى زمين و شيخا بود و چون خدا خواست دشيخا را قبض روح كند در خواب باو وحى كرد كه حكم خدا و نورش را و تفصيل حكمتش را به نسطورس بن وشيخا بسپارد و او عمل كرد و در اين وقت بهرام گور بيست و شش سال و سه ماه و هشت روز سلطنت كرد و ولى امر خدا در اين روزها نسطورس بن دشيخا بود و در اين موقع يزدجرد بن بهرام بيست و هشت سال و سه ماه و هشت روز پادشاهى كرد ولى امر خدا آن روز نسطورس بن وشيخا بود ، در اين موقع فيروز بن يزدجرد بن بهرام بيست و هفت سال سلطنت كرد و ولى امر خدا در اين روزها نسطورس بن دشيخا بود با اصحاب مؤمنش و چون خدا خواست او را قبض روح كند در خوابش باو وحى كرد نور خدا و حكمتش و كتبش را بمرعيدا بسپارد ، در اين موقع بود كه فلاس بن فيروز چهار سال سلطنت كرد و ولى امر خداى عز و جل و حكمت اومر عيدا بود و بعد از او قباد بن فيروز چهل و سه سال سلطنت كرد و بعد از او جاماسب برادر قباد چهل و شش سال سلطنت كرد و ولى امر خدا آن روزها در زمين مرعيدا بود در اين هنگام كسرى بن قباد چهل و شش سال و هشت ماه سلطنت كرد و ولى امر خدا آن روزها مرعبدا و اصحاب و شيعيانش بودند كه مؤمن بودند و چون خدا خواست كه مرعيدا را قبض روح كند در خواب باو وحى كرد كه نور خدا و حكمتش را به بحيراى راهب بسپارد و عمل كرد در اين موقع هرمز بن كسرى هشتاد و سه سال سلطنت كرد و ولى امر خدا

337