نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 333
آنچه از رسول خدا و على ( ع ) بارث رسيده . . . حسن بن زياد گويد بامام ششم گفتم آيا زمين مىشود بىامام گويد فرمود نميشود مگر در آن امامى باشد كه عالم بحلال و حرام مردم باشد و بآنچه حاجتمند آن هستند . . حسين بن ابى العلاء گويد بامام ششم عرضكردم زمين بىامام ميباشد ؟ فرمودند نه ، عرضكردم در يك عصر دو امام ميباشند ؟ فرمود نه مگر يكى از آنها خاموش باشد ، گفتم امام امامى كه بعد از اوست ميشناسد ؟ گفت آرى عرض كردم قائم هم امام است ؟ فرمود آرى امام پسر امام است و پيش از قيام باو اقتداء شده است . . حرث بن مغيره گويد از امام ششم شنيدم ميفرمود خداى عز و جل زمين را بدون عالمى كه مردم باو محتاج باشند و او بمردم محتاج نباشد در علم حلال و حرام وانگذاشته ، گفتم قربانت از كجا مىداند ؟ فرمود از رسول خدا و از على بن ابى طالب ارث برده است . . باز حرث بن مغيره گويد از امام ششم شنيدم ميفرمود علمى كه با آدم ( ع ) فرود آمد بالا نرفت و نميرد از ما عالمى مگر اين كه كسى كه بعد از او است علم او را بارث برد ، زمين بىعالم نميماند ابى رافع گويد رسول خدا ( ص ) فرمود جبرئيل براى من كتابى آورد كه در آن داستان پادشاهان
333
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 333