نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 29
خودش گفته هر حديثى نقل كرده است و در باره آن ساكت است آن حديث صالح و شايسته است . ولى ترمذى باين تعبير روايت كرده است كه دنيا تمام نشود تا مردى از اهل بيت من سلطان عرب گردد كه نامش موافق نام من است و در تعبير ديگرى روايت كرده است تا مردى از اهل بيتم والى گردد و هر دو حديث حسن است و صحيح و حديث را بطريق ديگر از ابى هريره نقل كرده است بدون اسناد به پيغمبر . حاكم گويد اين حديث را ثورى و شعبه و زائده و ديگران از ائمه مسلمين از عاصم نقل كردهاند گويد همه طرق عاصم از زر او عبد الله صحيح است و اين اصلى است كه من بر آن اعتقاد كردهام براى احتجاج باختبار عاصم زيرا او يكى از پيشوايان مسلمانانست انتهى ولى احمد بن حنبل در باره عاصم گويد مرد صالحى است قارى قرآنست خير وثقه است ولى اعمش از او حافظتر است و شعبة اعمش را در تثبيت حديث بر او ترجيح ميداده است . عجلى گويد در باره روايت او از زر و ابى وائل مورد اختلاف است و با اين جمله اشاره كرده كه روايت وى از اين دو نفر ضعيف است محمّد بن سعد گويد ثقه است ولى در نقل حديث بسيار خطا دارد . يعقوب بن يوسف گويد در حديث او اضطراب است . عبد الرحمن بن ابى حاتم گويد بپدرم گفتم ابا زرعه ميگويد عاصم ثقه است گفت اين مكانت را ندارد ابن عليه در باره او گفتگو دارد و گويد هر كس نامش عاصم است بد حافظه است ابو حاتم گويد محل او نزد من راستگوئى است و صالح الحديث است ولى از جمله حافظان نيست . نسائى در باره او اختلاف نظر دارد ، ابن خداش گفته است در حديث او موارد انكار هست ابو جعفر عقيلى گويد جز سوء حفظ عيبى در او نيست . دارقطنى گويد [1] در حافظه او سخنى است . يحيى بن قطان گويد من نديدم كسى كه نامش عاصم باشد مگر آنكه حافظه اش پست است و گويد از شعبه شنيدم ميگفت عاصم بن ابى النجود براى ما حديث گفته است و در ميان مردم در باره او گفتگو است .
[1] على بن عمر دارقطنى از محدثان بزرك و نامور و علماى متبحر و عميق در تفسير و علوم قرآن بشمار ميرفته در بغداد متولد شده و بسال 385 هجرى در گذشته است .
29
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 29