نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 264
نمود و روزگار وى را به آنها ياد آورى كرد و گفت رنج نيكان بسبب گناه بدكاران بنى اسرائيل است و براستى سرانجام نيك براى پرهيزكارانست و به آنها وعده داد كه با قيام مسيح فرج آيد بعد از بيست و چند سال از وقت اين گفتار و چون مسيح عليه السلام زائيده شد خدا ولادتش را پنهان داشت و شخصش را ناپديد كرد زيرا چون مريم عليه السلام باو آبستن شد بجاى دورى او را كشانيد ، سپس زكريا و خاله اش دنبال او گرديدند و وقتى بر سر او رسيدند كه وضع حمل كرده بود و ميگفت كاش پيش از اين مرده بودم و نامم فراموش شده بود خداى تعالى ذكره زبان عيسى را گشود تا عذر او را خواست و حجتش را اظهار كرد و چون ظاهر شد گرفتارى و تعقيب بنى اسرائيل سخت شد و سركشان و طاغوتان بر آنها فشار آوردند تا كار مسيح بآنجا كشيد كه خدا از آن خبر داده و شمعون بن حمون و پيروانش پنهان شدند و اين گريز و پنهانى آنها را بيكى از جزيرههاى دريا كشانيد و در آن اقامت كردند و خدا چشمههاى خوشگوار براى آنها برآورد و از هر گونه ميوه براى آنها آفريد و گاو و گوسفند فراوانى نصيب آنها كرد و يكنوع ماهى بنام قمد بسوى آنها راند كه نه گوشت داشت و نه استخوان و همان پوست بود و خون ، از دريا بيرون افتاد و خدا بزنبور عسل دستور داد كه بر آن بنشيند و باين وسيله زنبوران عسل بآن جزيره آمدند و بدرختان نشستند و براى خود مأوى ساختند و عسل فراوانى بوجود آمد و در اين جزيره هموار اطلاعى از اخبار مسيح داشتند .
264
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 264