نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 169
و مرا هر جا باشم مبارك كرده الآية بما بگويند اگر بنى اسرائيل همان وقت باو ايمان آورده بودند و دشمن بر آنها ميتاخت مسيح عليه السلام با آنها چه ميساخت و هم چنين است گفتار در باره يحيى عليه السلام كه خدا در كودكى فرمان نبوت باو عطا كرد اگر منكر آن باشند منكر قرآنند كسى كه جواب طرف را نتواند جز بانكار قرآن ، بطلان گفتارش روشن باشد ، در جواب اين فصل گوئيم اگر كار مردم آن عصر باينجا كشد كه در ضمن اعتراض شرح دادهاند خدا نقض عادت كند و خدا او را بالغ كامل و اسب سوار و شجاع و پهلوان نمايد كه توان ستيزه با دشمنان و حفظ بيضه اسلام و دفاع از حوزه مسلمانان داشته باشد ، اين جواب يكى از اماميه است به ابو القاسم بلخى زيديه گفتهاند در صحت نسب اين مولود ترديد پديد آمده است زيرا بسيارى از مردم منكرند كه حسن بن على پسرى داشته باشد . جواب اينست كه بنى اسرائيل هم در باره مسيح ترديد كردند و مادرش مريم را متهم ساختند و گفتند تو چيزى آوردى كه افترا آميز است مسيح بسخن آمد و مادر را تبرئه كرد و فرمود من بنده خدايم كه كتاب بمن عطاء كرده و مرا پيغمبر نموده ، خردمندان دانستند كه خداى عز و جل براى اداى رسالت شخص آلوده نژاد و پست انتخاب نفرمايد امام دوازدهم وقتى ظهور كند آيات روشن و دلائل آشكارى با خود دارد كه بملاحظه آنها معلوم باشد در ميان مردم تنها او پسر حسن بن على عليه السلام است . بعضى از آنها گفتهاند چه دليل داريد كه حسن بن على ( ع ) وفات كرده باشد ؟ . جواب اينست كه اخبار وارده در وفات آن حضرت روشنتر و مشهورتر و بيشتر از اخبار وفات ابى الحسن موسى بن جعفر ( ع ) است زيرا ابو الحسن در زندان دشمنان از دنيا رفت و ابو محمد حسن بن على ( ع ) در خانه خود بر بستر خويش وفات كرد و در پيش آمد درگذشت او آن چه خبر آوردهاند با سندش در اين كتاب
169
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 169