responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 135


و شيطان را بخود راه ندهد تا او را بوسوسه از ملت من براند و از دين من بيرون برد او پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد پيش از اين و خداى عز و جل شياطين را دوستان كسانى كه ايمان ندارند قرار داده .
اعتراضات ابن بشار بر غيبت امام عصر عجل الله فرجه و جواب ابن قبه رازى ( 1 ) ابو الحسن على بن بشار [1] در موضوع غيبت امام عصر بر خلاف مذهب شيعه سخنى دارد كه ابو جعفر محمد بن عبد الرحمن بن قبه رازى جوابش را گفته است .



[1] در حاشيه نسخه مصحح راجع بعلى بن احمد بشار نوشته است از سياق كلام فهم مىشود كه اين على بن احمد كه ابو الحسن كنيه او بوده است از معتقدين بامامت على بن محمد بوده است و بعد از او معتقد بامامت جعفر برادر امام حسن عسكرى شده است يا آنكه معتقد بامامت محمد بن على نقى برادر بزرگتر امام حسن عسكرى بوده بدون واسطه يا به واسطه امام حسن زيرا معتقدين بامامت امام حسن عسكرى عليه السلام چنان چه شهرستانى در كتاب ملل و نحل تفصيل داده است يازده فرقه شدند يك دسته آنان بعد از آن حضرت رجوع بجعفر كردند و گفتند ما در رجوع بامام حسن خطا رفته بوديم و بعضى هم قبلا معتقد به امامت محمد بن على بودند و خود را در اين عقيده خطا كار شمردند چون محمد مرد و فرزندى از خود بجا نگذاشت ولى از استدلال اكيد براى بطال امامت جعفر و مطالب ديگرى كه پيش و پس آن ذكر شده ظاهر مىشود كه اين ابو الحسن از معتقدان به امامت جعفر بوده است پس از فوت امام حسن عسكرى و از شيعيان يازده امامى محسوب مىشود پايان ترجمه حاشيه نامبرده . ولى از سياق كلام ابو الحسن و جواب ابن قبه مطالب زير استفاده مىشود . 1 - اين ابو الحسن مرد مقتدر و معروف و صاحب نفوذى بوده است و از اين جهت ابن قبه بسيار مؤدبانه با او سخن گفته در ضمن جواب علمى و استدلال محكم و متين خود از او ببزرگى ياد كرده است و شايد در زمره رجال مستعين حكومت وقت بوده و از طرفداران جعفر از نظر سياست حكومت متبوعه خود تقويت ميكرده است براى آنكه شيعه اماميه را تضعيف كند و در صف محكم مخالفين خلافت بنى عباس از اين راه رخنه اى بيندازد و اين موضوع امامتراشى در طول دوران خلافت خلفاى جور يكى از سياستهاى محكم آنها بود و ميتوان بسيارى از فرق انشعابى شيعه را زائيده اين سياست دانست زيرا بوسيله انشعاب نيروى شيعه را تفرقه مىكردند و بسا ملحدانى را برياست بعضى از فرقه‌هاى انشعابى ميگماشتند كه بر خلاف اسلام رأى مىدادند و اساس تشيع را ضعيف مىكردند چنان چه اين موضوع هنوز هم دست آويز مخالفان اماميه هست و با اينكه بزرگان مذاهب مانند شيخ بزرگوار صدوق و ديگران عقايد شيعه اماميه را بارها از دسائس اين مخالفين پاك كرده‌اند باز هم شيعه گرفتار مطاعن اين فرقه‌هاى قلابى و انشعابى هست 2 - اين ابو الحسن مرد بسيار سخنور و هوچى و مغالطه سازى بوده است و در ضمن اين فصل از كتابش قدرت خود را خوب نشان داده است و مانند عبد الرحمن بن قبه مرد دانشمند و متكلمى با او توانسته است ميدان دارى كند و جواب او را بدهد و گفتار او بسيار فريبنده و لغزاننده و در عين حال تو خالى و بركنار از منطق استدلال است و اين مرد بحق يك قدرت تبليغاتى گمراه كننده اى داشته است 3 - ظاهر اينست كه طرفدارى او از جعفر روى عقيده و ايمان بامامت او نبوده است و طبق احوالاتى كه از جعفر نقل شده است لياقت علمى و فضلى و اجتماعى او بسيار پستتر از اين بوده كه چنين اشخاص از روى عقيده و ايمان بوى بگروند و واقعا خود را پيرو او بدانند و اين طرفدارى را جز بسياست نميتوان حمل كرد 4 - در اينجا مختصرى از شرح حال عبد الرحمن بن قبه جواب گوى او را بدانيد محمد بن عبد الرحمن قبه باقاف مكسوره و باء يك نقطه بزير مفتوحه رازى كه او را ابو جعفر ميگفتند متكلمى بوده است بزرگوار و خوش عقيده و در علم كلام توانا و مقتدر بوده است در آغاز عمر خود از تابعان مذهب متعزله بوده ولى متنبه شده است و بمذهب اماميه گرائيده ابو الحسين سوسنگردى كه يكى از اعيان اصحاب و نيكان شيعه و متكلمين اماميه و نويسنده كتابى در امامت بوده است و پنجاه بار پياده بحج مشرف شده گويد سفرى براى زيارت امام هشتم بطوس رفتم و پس از زيارت ببلخ سفر كردم براى ديدن ابو القاسم بلخى و چون از او ديدار كردم و بر او درود دادم بواسطه شناسائى كه ميان ما بود كتاب ابى جعفر بن قبه را كه بنام انصاف معروف بود در موضوع امامت باو نشان دادم و در رد او كتابى بنام المسترشد در امامت نوشت و چون برى برگشتم رد او را بابن قبه دادم و او كتابى در جواب آن بنام المستثبت در امامت نوشت و آن را من نزد ابو القاسم ببلخ بردم و آن را بكتاب ديگرى بنام نقض المستثبت جواب گفت و من برى گشتم و ابو جعفر وفات كرده بود از خلاصه علامه

135

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 135
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست