responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 125


تقسيم ميراثش جعفر نزد پدرم آمد و در خواست كرد كه مقام امامت پدر و برادرم را بمن تفويض كنيد و در هر سالى بيست هزار اشرفى ميپردازم پدرم بر او برآشفت و باو بد گفت و گفت اى احمق سلطان اعزه الله بيرحمانه شمشير و تازيانه را بر كسانى كه معتقد بامامت پدر و برادرت بودند كشيده بود تا آنها را از اين عقيده برگرداند و برگردانيدن آنان ممكن نشد و كوششها كرد كه پدر و برادرت را از مقام امامت بيندازد ، ممكن نشد ، اگر تو پيش شيعيان پدر و برادرت امام شناخته شوى نيازى ندارى كه سلطان و يا ديگرى رتبه آنها را بتو بدهد و اگر اين مقام را نداشته باشى بوسيله ما نمىتوانى بآن مقام برسى و از اينجا پدرم او را كوچك شمرد و ضعيف شناخت و دستور داد كه از ورود او نزد وى جلوگيرى شود و تا پدرم مرد اجازه ملاقات باو نداد تا من از سر من راى بيرون آمدم اوضاع بهمين طور بود و باز هم سلطان در جستجوى فرزند حسن بن على عليه السّلام ميباشد آيا مرگ امام يازدهم درست نيست و رواست كه يك امر عيانى دروغ باشد و سلطان وقت با آن همه كوشش از فرزند او جستجو مىكرد چون دانسته بود كه پيش از چند سال از وفاتش فرزندى آورده و او را بر شيعيان خود نموده و بآنها گفته است كه پس از من اين فرزندم امام شما و خليفه من است بر شما از او پيروى كنيد و از دور او پراكنده نشويد تا هلاك گرديد و از دين بيرون رويد ولى بدانيد كه از امروز گذشته ديگر او را نخواهيد ديد و سپس او را پنهان كرد و ظاهرش نساخت براى همين - بود كه سلطان از جستجوى او دست باز نميگرفت و روايت شده كه ولادت امام زمان پنهانى است و شخص او از نظر مردم غايب است تا آنكه چون ظهور كند بيعت هيچ كس بگردن او نباشد و او كسى باشد كه زنده است و سهم ارث او را تقسيم

125

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 125
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست