نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 85
آيا احدى را ديدهاى كه به خدا پناه برد و خدا او را پناه ندهد ؟ ابو جعفر عليه السّلام فرمود : خير ، سپس آن مرد راه خود گرفت و رفت ، گفتند : اين مرد كه بود ؟ ابو جعفر عليه السّلام فرمود : او خضر بود . مصنّف اين كتاب رضى الله عنه گويد : اين حديث چنين وارد شده است ، امّا در خبرى ديگر آمده كه اين ماجرا براى علىّ بن الحسين عليهما السّلام اتّفاق افتاده است . 3 - اسيد بن صفوان صحابى رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم گويد : روزى كه امير المؤمنين عليه السّلام وفات يافت ، كوفه از ناله و گريه به لرزه درآمد و مردم بمانند روزى كه پيامبر صلَّى الله عليه و آله و سلَّم از دنيا رفته بود به دهشت افتادند و مردى گريان و شتابان و انا لله گويان آمد و مىگفت : امروز خلافت نبوّت بريده شد ، تا آنكه بر در خانهاى كه امير المؤمنين در آن بود ايستاد و گفت : اى ابو الحسن ! خدا ترا رحمت كند تو در اسلام اوّلين مسلمان بودى و در ايمان از همه مخلصتر و در يقين از همه استوارتر و از خداى تعالى ترسانتر از همه بودى ؛ رنج تو از همه بيشتر و
85
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 85