نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 533
چشمهء آب علم و حكمتى است كه آن را سيراب مىكند و آن پرندگان مردمانى هستند كه نزد من آيند و دين و حكمت بياموزند ، و در اين ميان كه او ايستاده بود و چنين تعبير و تشبيه مىكرد ، ناگاه چهار ملك را ديد كه پيشاروى او حركت مىكردند و او هم در پى ايشان روان شد و آنها او را برداشته و به آسمانها بردند و از علوم و معارف آن قدر به وى كرامت شد كه احوال نشئهء اولى كه عالم ارواح است و نشئهء وسطى كه عالم ابدان است و نشئهء اخرى كه عالم قيامت است همگى بر او ظاهر گرديد و احوال آينده نيز بر وى نمايان شد ، بعد از آن او را بر زمين آوردند و حقّ تعالى يكى از آن چهار ملك را مقرّر فرمود كه پيوسته همراه وى باشد و زمانى در آن بلاد درنگ كرد ، و بعدها به سرزمين سولابط كه سرزمين پدرش بود بازگشت . چون پادشاه خبر آمدن وى را شنيد با اشراف و امرا و اعيان مملكت به استقبال او بيرون آمد و او را گرامى داشتند و توقير و تعظيم فراوان كردند و جميع خويشان و دوستان و لشكريان و شهروندان به خدمت او آمدند و بر او سلام كردند و نزد او نشستند . او هم سخنان بسيارى گفت و مهربانيها كرد و گفت : سخنان مرا به گوش جان بشنويد و دلهاى خود را فارغ سازيد تا بر استماع سخنان حكمت ربّانى كه نور بخش جانهاست توفيق يابيد و به علم كه راهنماى راه
533
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 533