نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 51
سخن را به تو برمىگردانم ، و او گفت : برگردان ، ضرار به هشام گفت : امامت را چگونه منعقد مىكنى ؟ هشام گفت : همان گونه كه خداى تعالى نبوّت را منعقد كرد . گفت : پس در اين صورت او پيامبر است ، هشام گفت : خير ، زيرا نبوّت را اهل آسمانها منعقد مىكنند امّا امامت را اهل زمين ، عقد نبوّت به توسّط ملائكه است و عقد امامت به دست پيامبر و هر دو عقد به امر خداى تعالى صورت مىگيرد ، گفت : دليل آن چيست ؟ هشام گفت : اضطرار در آن باب ، ضرار گفت : چگونه ؟ هشام گفت : كلام در اين مقام از سه وجه خارج نيست : يا آنكه خداى تعالى پس از رسول اكرم از خلايق رفع تكليف كرده و آنها را مكلَّف ننموده و امر و نهى به آنها نكرده است و خلايق به منزلهء درندگان و چهار پايانى شدند كه هيچ تكليفى بر آنها نيست ، اى ضرار ! آيا تو چنين مىگويى ؟ و پس از رسول اكرم رفع تكليف شده است ؟ گفت : من چنين نمىگويم . هشام گفت : وجه دوم آن است كه مردمان مكلَّف پس از رسول خدا به دانشمندانى تبديل شده باشند كه به مانند رسول اكرم عالم باشند و هيچ يك از آنها به ديگرى نيازمند نبوده و به وجود خود بىنياز از غير باشند و به حقّى كه هيچ اختلافى در آن نيست رسيده باشند ، آيا تو چنين مىگويى كه مردمان همه دانشمند شدند و در علم دين به مانند رسول اكرم
51
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 51