نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 46
بيان سخنان هشام بن حكم رضى الله عنه در اين مجلس و سرانجام او علىّ أسوارى گويد : يحيى بن خالد روزهاى شنبه در سراى خود مجلسى داشت و متكلَّمان از هر فرقه و مذهب آنجا گرد مىآمدند و در بارهء اديان و مذاهب خود با يك ديگر مناظره و احتجاج مىكردند و خبر آن به هارون الرّشيد رسيد و به يحيى بن خالد گفت : اى عبّاسى ! اين انجمنى كه خبرش به من رسيده و در منزل تو تشكيل مىشود و متكلَّمان در آن حضور مىيابند چيست ؟ گفت : اى امير المؤمنين ! هيچ ترفيعى كه امير المؤمنين به من مرحمت كردهاند و هيچ كرامت و رفعتى كه دارا هستم براى من نيكوتر از اين مجلس نيست ، زيرا هر گروهى با وجود اختلاف مذاهبشان در آن حاضر مىشوند و با يك ديگر احتجاج مىكنند و حقّ آنها شناخته مىشود و فساد هر يك از مذاهب باطله نمودار مىگردد . هارون گفت : دوست دارم در اين مجلس حاضر شوم و سخنان آنها را بشنوم
46
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 46