نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 452
زمين بكشد و آن را از فساد و خرابى مفسدان محافظت كند . پس آن فرستاده بيايد و موافق فرمودهء پادشاه درختان و زراعات بكارد و نهرى عظيم جارى سازد و درختان و زراعتها برويد و به يك ديگر متّصل شود و بعد از اندك زمانى آن مرد بميرد و كسى را جانشين خود سازد امّا جمعى از آن جانشين اطاعت نكنند و در خرابى آن زمين بكوشند ، نهرها و درختان خشك و زراعت تباه گردد ، چون پادشاه از نافرمانى آن جماعت و خرابى آن زمين خبردار شود فرستادهء ديگر تعيين نمايد تا احياى آن زمين نمايد و آن را اصلاح كند و به آبادانى اوّل برگرداند و بر اين منوال است فرستادن حقّ تعالى پيامبران را كه چون يكى از آنها رفت و بعد از او امور مردم تباه گرديد باز ديگرى را براى اصلاح آنان بفرستد . شاهزاده گفت : آيا آنچه انبياء و رسل از جانب حقّ تعالى مىآورند مخصوص جمعى است و يا آنكه شامل جميع خلق مىگردد . بلوهر گفت : هر گاه انبياء و رسل از جانب خدا مبعوث شدند عامّه مردم را فراخواندند هر كه اطاعت ايشان كرد داخل در زمرهء ايشان است و هر كه نافرمانى آنها كرد از آنها نيست و
452
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 452