نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 442
مىشكند و قطع نظر از عوارض خارجى معجونى است كه از بيماريها و دردها و مرضها تركيب شده است ، چنين شخصى در گرو اين بلاها و منتظر آنهاست و پيوسته از آنها ترسان است و از آنها سالم نيست ، همچنين به هفت آفت قرين است كه هيچ بدنى از آنها خلاصى ندارد : گرسنگى و تشنگى و گرما و سرما و درد و ترس و مرگ . و امّا آنچه از امر آخرت پرسيدى ، اميدوارم آنچه را در اين دنيا بعيد مىدانستى قريب باشد و آنچه را كه سخت مىپنداشتى آسان باشد و آنچه را كه اندك مىشمردى بسيار باشد . شاهزاده گفت : چنين مىپندارم كه آن جماعتى كه پدرم ايشان را كشت و به آتش سوزانيد و از بلاد خود بيرون كرد ، اصحاب و ياران تو بودند و طريقهء تو را داشتند . بلوهر گفت : آرى ، گفت : شنيدهام كه جميع مردم بر عداوت و مذمّت ايشان اتّفاق كرده بودند ، بلوهر گفت : آرى چنين بوده است گفت : اى حكيم سبب آن چه بوده است ؟ بلوهر گفت : اى شاهزاده امّا آنچه در باب بدگويى مردمان نسبت به آنها گفتى ، چه مىتوان گفت در بارهء جماعتى كه راست گويند نه دروغ ، عالم باشند ، نه جاهل ، آزارشان به مردم نرسد ، نماز بسيار به جاى آورند و خوابشان اندك باشد ، و روزه گير باشند ، نه مفطر ، و به انواع بلاها مبتلا شوند و
442
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 442