نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 403
داستان بلوهر و بوذاسف محمّد بن زكريّا گويد : راويان اخبار چنين روايت كنند كه در زمانهاى گذشته در هندوستان پادشاهى بود كه لشكريانى فراوان و كشورى پهناور داشت ، مردم از او مىترسيدند و بر دشمنانش پيروز بود و با وجود اين مردى شهوتران و اهل عيش و نوش و پيرو هوى و هوس بود ، هر كس از اين شيوهء دنياپرستى او تمجيد مىكرد نزد او عزيز و گرامى بود و هر كس كار ديگرى به او پيشنهاد مىكرد و از فرمان وى سر مىپيچيد دشمن و فريبكار به حساب مىآمد ، از دوران كودكى و نوجوانى به پادشاهى رسيده بود و داراى انديشهاى اصيل و لسانى بليغ بود ، تدبير امور مردم و اداره كردن آنها را نيكو مىدانست و مردم هم او را به اين صفت شناخته بودند و منقاد و مطيع وى بودند و هر سخت و آسانى در برابر وى خاضع بود ، مستى جوانى و مستى پادشاهى و شهوت و خودبينى در وى جمع شده بود و پيروزى بر دشمنان و تسلَّط بر مردم و انقياد آنها نيز بر آن
403
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 403