نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 377
پيرمردى سالخورده است كه زمانه او را خورد كرده و اين آب و هوا و اين اقليم او را نگاه داشته است و اگر به آب و هوا و اقليمى ديگر منتقل شود و حركت و سختى و مشقّت سفر بيند ممكن است تلف شود و وجود او براى ما شرافت و خرّمى و آرامش خاطر است و اگر شما كتيبهاى داريد كه بايستى آن را بخواند و يا تفسير كند و يا پرسشى از او داريد آن را براى من بنويسيد و آن سنگ را از نزديكى اسوان از صعيد اعلى برداشته و با شتاب به حبشه كه در نزديكى اسوان است بردند و چون به نزد آن اسقف رسيد آن را خواند و به حبشى تفسير كرد ، سپس آن را به عربى برگرداندند و در آن نوشته بود : من ريّان بن دومغ هستم ، از ابو عبد الله مدينىّ پرسيدند ريّان كيست ؟ گفت : او پدر عزيز مصر است كه در زمان يوسف پيامبر عليه السّلام زندگانى مىكرد و نامش وليد بن ريّان بن دومغ است و عزيز مصر هفتصد سال زندگانى كرد و پدرش ريّان هزار و هفتصد سال بزيست و عمر دومغ سه هزار سال بود . و در آن نوشته بود من ريّان بن دومغ هستم كه در جستجوى سرچشمه نيل اعظم بيرون آمدم و همراه من چهار هزار هزار تن بودند و هشتاد سال سير كرديم
377
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 377