نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 295
و آن بعد از مدّتى طولانى و قساوت دلها و پر شدن زمين از ستم واقع خواهد شد و به زودى كسانى نزد شيعيان من آيند و ادّعاى مشاهده كنند بدانيد هر كه پيش از خروج سفيانىّ و صيحهء آسمانى ادّعاى مشاهده كند دروغگوى مفترى است و لا حول و لا قوّة إلَّا با لله العليّ العظيم . گويد : از اين توقيع استنساخ كرديم و از نزد او بيرون آمديم و چون روز ششم فرا رسيد بازگشتيم و او در حال احتضار بود به او گفتند : وصىّ شما از پس شما كيست ؟ گفت : براى خدا امرى است كه خود او رسانندهء آن است و درگذشت و اين آخرين كلامى بود كه از او شنيده شد . 46 - محمّد بن حسن صيرفى دورقى [1] كه مقيم بلخ بود مىگويد : ارادهء سفر حجّ كردم و مقدارى اموال به من داده بودند كه آنها را به شيخ أبو القاسم حسين بن روح - قدّس الله روحه - تسليم كنم ، مقدارى از اين اموال طلا و مقدارى ديگر نقره بود كه آنها را تبديل به شمش كردم و چون به سرخس فرود آمدم خيمهء خود