نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 230
سؤالى كه خواستيم از او پرسيديم و او جواب داد ، آنگاه اموال را نزد او نهاديم و قائم عليه السّلام فرمود كه بعد از اين مالى را به سامرّاء نبريم و فردى را در بغداد نصب مىكند كه اموال را دريافت كند و توقيعات از نزد او خارج شود ، گويد : از نزد او بيرون آمديم و به ابو العبّاس محمّد بن جعفر قمّى حميرىّ مقدارى حنوط و كفن داد و به او فرمود : خداوند تو را در مصيبت خودت اجر دهد . راوى گويد : ابو العبّاس به گردنهء همدان نرسيده درگذشت و بعد از آن اموال را به بغداد و به نزد وكلاء منصوب او مىبرديم و توقيعات نيز از نزد آنها خارج مىگرديد . مصنّف اين كتاب - رضى الله عنه - گويد : اين خبر دلالت دارد كه خليفهء امر امامت را مىشناخته است كه چيست و موضع آن كجاست و از اين رو از اين گروه و اموالى كه با آنها بود دفاع كرد و جعفر كذّاب را از مطالبهء آنها بازداشت و به آنها دستور نداد كه اموال را به جعفر تسليم كنند جز اينكه او مىخواست اين امر پنهان باشد و منتشر نشود تا مردم به سوى او راه نجويند و او را نشناسند و جعفر كذّاب هنگامى كه امام حسن عليه السّلام درگذشت بيست هزار دينار به نزد خليفه برد و
230
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 230