نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 217
اى كسى كه پافشارى درخواستكنندگان جز بر جود و كرمش نيفزايد ، اى كسى كه خزانههاى آسمان و زمين از آن اوست ، اى كسى كه خزانههاى كوچك و بزرگ از آن اوست ، بدكردارى من تو را از احسان باز ندارد ، از تو درخواست مىكنم كه با من چنان كنى كه خود شايستهء آنى ، تو اهل جود و كرم و عفوى ، اى خداى من يا الله با من چنان كن كه خود شايستهء آنى ، تو بر كيفر توانايى و من سزاوار آنم ، هيچ حجّت و عذرى در پيشگاه تو ندارم و به همهء گناهان خود اقرار مىكنم ، اعتراف مىكنم تا آنها را ببخشايى و تو بهتر از من آنها را مىدانى ، به گناهان و خطاها و سيّئات خود اعتراف مىكنم ، بار الها ! ببخش و ترحّم كن و از آنچه مىدانى درگذر كه تو عزيز و كريمى . و برخاست و داخل در طواف شد و ما هم به احترامش برخاستيم و فردا همان وقت آمد و ما هم چون گذشته به استقبالش برخاستيم و در ميان ما نشست و به راست و چپ نگريست و گفت : سيد العابدين علىّ بن الحسين عليهما السّلام در سجود نمازش در اين مكان چنين مىفرمود : - و با دست به جانب حجر و ناودان اشاره كرد : « بندهء كوچك تو در آستان توست و بندهء مسكين تو به درگاه توست از تو
217
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 217