responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 201


حسين را ياد مىكنم اشكم جارى مىشود و ناله‌ام بلند مىشود ؟ خداى تعالى او را از اين داستان آگاه كرد و فرمود : كهيعص و كاف اسم كربلاست و هاء رمز هلاك عترت است و ياء نام يزيد ظالم بر حسين عليه السّلام است و عين اشاره به عطش و صاد نشان صبر او است .
و چون زكريّا اين مطلب را شنيد نالان و غمين شد و تا سه روز از مسجدش بيرون نيامد و به كسى اجازه نداد كه نزد او بيايد و گريه و ناله سرداد و نوحهء او چنين بود : بار الها ! از مصيبتى كه براى فرزند بهترين خلايق خود تقدير كرده‌اى دردمندم ، خدايا ! آيا اين مصيبت را در آستانهء او نازل مىكنى ؟ و آيا جامهء اين مصيبت را بر تن علىّ و فاطمه مىپوشانى ؟ و آيا اين فاجعه را در ساحت آنها فرود مىآورى ؟ و بعد از آن مىگفت : بار الها ! فرزندى به من عطا كن تا در پيرى چشمم بدو روشن باشد و او را وارث و وصىّ من قرار ده و منزلت او را در نزد من مانند منزلت حسين قرار بده و چون او را به من ارزانى داشتى مرا شيفتهء او گردان آنگاه مرا دردمند او گردان همچنان كه حبيبت محمّد را دردمند فرزندش گرداندى ، و خداوند يحيى را بدو داد و او را دردمند وى ساخت و دورهء حمل يحيى شش ماه بود و باردارى از حسين عليه السّلام نيز شش ماه بود و براى آن نيز

201

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 201
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست