نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 162
چهارده مىدرخشيد و بر نافش مويى مانند خط روئيده بود ، جامه را از او برداشتم ختنه شده بود و در بارهء آن از امام حسن عليه السّلام پرسيدم ، فرمود : اين چنين متولَّد شده است و ما نيز چنين متولدشدهايم ولى براى مراعات سنّت اسلامى تيغ بر آن مىكشيم . 2 - معاوية بن حكيم و محمّد بن ايّوب و محمّد بن عثمان گويند ما چهل نفر در منزل امام حسن عليه السّلام بوديم و او فرزندش را به ما عرضه كرد و فرمود : اين امام شما پس از من و خليفهء من بر شماست ، از او اطاعت كنيد و پس از من در دين خود متفرّق نشويد كه هلاك خواهيد شد ، بدانيد كه بعد از اين او را نخواهيد ديد ، گويند : از حضورش بيرون آمديم و پس از چند روزى قليل امام حسن عليه السّلام درگذشت . 3 - عبد الله بن جعفر گويد به محمّد بن عثمان عمرى گفتم : از تو همان سؤالى را مىكنم كه ابراهيم از پروردگارش كرد آنگاه كه گفت : پروردگارا ! به من بنما كه چگونه مردهها را زنده مىكنى ؟ گفت : مگر ايمان ندارى ؟ گفت : دارم ولى
162
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 162