responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 142


پدربزرگم در آموختن ادبيات به من حريص بود و زن مترجمى را بر من گماشت و هر صبح و شامى به نزد من مىآمد و به من عربى آموخت تا آنكه زبانم بر آن عادت كرد .
بشر گويد : چون او را به « سرّمنراى » رسانيدم و بر مولايمان امام هادى عليه السّلام وارد شدم ، بدو فرمود : چگونه خداوند عزّت اسلام و ذلَّت نصرانيّت و شرافت اهل بيت محمّد صلَّى الله عليه و آله و سلَّم را به تو نماياند ؟ گفت : اى فرزند رسول خدا ! چيزى را كه شما بهتر مىدانيد چگونه بيان كنم ؟ فرمود : من مىخواهم تو را اكرام كنم ، كدام را بيشتر دوست مىدارى ، ده هزار درهم ؟ يا بشارتى كه در آن شرافت ابدى است ؟ گفت : بشارت را ، فرمود : بشارت باد تو را به فرزندى كه شرق و غرب عالم را مالك شود و زمين را پر از عدل و داد نمايد همچنان كه پر از ظلم و جور شده باشد ! گفت : از چه كسى ؟ فرمود : از كسى كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم در فلان شب از فلان ماه از فلان سال رومى تو را براى او خواستگارى كرد ، گفت :
از مسيح و جانشين او ؟ فرمود : پس مسيح و وصىّ او تو را به چه كسى تزويج كردند ؟ گفت : به پسر شما ابو محمّد ! فرمود : آيا او را مىشناسى ؟ گفت : از آن شب

142

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 142
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست