نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 116
و مدّت سير او در بلاد از آن روز كه خداى تعالى او را مبعوث فرمود تا آنگاه كه وى را قبض روح كرد پانصد سال بود . رجوع به روايات امام عسكرىّ عليه السّلام در بارهء فرزندش صاحب الزّمان عليه السّلام 2 - يعقوب بن منقوش گويد : وارد بر امام عسكرىّ عليه السّلام شدم و او بر مصطبهء سرا ( نيمكت سنگى ) نشسته بود و سمت راستش اتاقى بود كه بر در آن پردهاى آويزان بود ، گفتم : سرورم ! صاحب الأمر كيست ؟ فرمود : پرده را بردار ، آن را بالا بردم و پسر بچهاى كه حدود پنج وجب طول او بود و سنّش هشت يا ده سال بود بيرون آمد با پيشانى نورانى و روئى سپيد و چشمانى درخشان و كف دستى سطبر و زانوانى برگشته ، بر گونهء راستش خالى بود و بر سرش گيسوانى ، آمد و بر زانوى پدرش امام عسكرىّ عليه السّلام نشست ، آنگاه به من فرمود : اين صاحب
116
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 116