responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 453


65 - ابن عبّاس گويد كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم به علىّ عليه السّلام فرمود : اى على ! من شهر حكمتم [1] و تو دروازهء آنى و به مدينه داخل نتوان شد مگر از جانب دروازهء آن ، دروغ مىگويد كسى كه مىپندارد مرا دوست دارد در حالى كه تو را دشمن مىدارد ، زيرا تو از منى و من از توأم ، گوشت تو از گوشت من و خون تو از خون من و روح تو از روح من ، و نهان تو از نهان من و آشكار تو از آشكار من است ، و تو امام امّت من هستى و پس از من جانشين من بر آنهايى ، نيكبخت كسى كه از تو اطاعت كرد و بدبخت كسى كه نافرمانى تو را نمود ، كسى كه دوستى تو را داشته باشد سود برده است و كسى كه دشمن تو باشد در خسران است و كسى كه همراهى تو را داشته باشد رستگار و كسى كه از تو جدائى گزيند هلاك است ، مثل تو و مثل ائمّهء از فرزندان تو كه پس از من بيايند ، مثل كشتى نوح است كه هر كه بر آن سوار شود نجات يابد و هر كه از آن تخلَّف ورزد غرق خواهد شد ، و مثل شما مانند مثل ستارگان است كه هر گاه ستاره‌اى پنهان شود ستاره‌اى ديگر بدرخشد و اين تا روز قيامت ادامه دارد .



[1] في بعض النسخ « مدينة العلم » و في بعضها معا بزيادة الواو .

453

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 453
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست