نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 408
و جز اين نيست كه نوح را به واسطهء علمى شناختند كه نزد ايشان بود و اين گفتهء خداى تعالى است كه « ما نوح را به سوى قومش فرستاديم » . . . [1] و ما بين آدم و نوح پيامبرانى بودند كه برخى نهان و برخى آشكار بودند و از اين رو ذكرشان در قرآن كريم مخفى است و نامشان مانند انبيائى كه آشكار بودند نيامده است ، و اين همان سخن خداى تعالى است كه فرموده : « بعضى از رسولان را پيشتر بازگو كرديم و بعضى ديگر از رسولان را بازگو نكرديم » [2] يعنى انبيائى كه نهان بودند نامشان را نبرد بدان گونه كه نام پيامبران آشكار را برده است ، و نوح عليه السّلام نهصد و پنجاه سال در ميان قومش بود و در اين مدّت هيچ پيامبر ديگرى نبود ، و ليكن او بر قومى وارد شد كه انبيا را تكذيب مىكردند همان كسانى كه ما بين او و آدم بودند و اين همان سخن خداى تعالى است كه فرموده : « قوم نوح پيامبران را تكذيب كردند » [3] يعنى كسانى كه بين او و آدم بودند تا آنجا كه به اين سخن مىرسد : « و پروردگار تو عزيز و رحيم است » . سپس چون پيامبرى نوح منقضى شد و ايّامش به سر آمد ، خداى تعالى به او وحى فرمود كه اى نوح ! پيامبرى تو منقضى شد و ايّامت به سر آمد ، آن علمى كه