نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 378
بيرون آورد و چون يهودى در چشمانش نگريست و شانهاش را گشود و خال سياهى ميان دو كتفش ديد كه مويى چند بر آن روئيده است ، بيهوش نقش بر زمين شد و قريش از كردار او تعجّب كردند و خنديدند . گفت : اى قريشيان ! آيا مىخنديد ؟ اين پيامبر شمشير است شما را هلاك خواهد ساخت ، نبوّت براى هميشه از بنى اسرائيل برچيده شده است و مردم پراكنده شدند و خبر يهودى را براى يك دگر بازگو مىكردند و رشد رسول اكرم در يك روز مانند يك هفتهء ديگران و رشد يك هفتهء او مانند رشد يك ماه ديگران بود . باب 19 خبر ابن حوّاش كه از شام مىآمد ابن عبّاس گويد : چون پيامبر اكرم در غزوهء بنى قريظه كعب بن اسد را فراخواند تا گردنش را بزند و او را آوردند ، رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و سلَّم در وى نگريست و گفت : اى كعب ! آيا سفارش ابن حوّاش دانشمندى كه از شام مىآمد برايت
378
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 378