نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 376
حفظ نمود و سرش را به طرف آسمان بلند كرد و پرتو درخشانى از من ساطع شد كه زمين تا آسمانى را روشن ساخت و شياطين را با ستارگان رجم كردند و از آسمان محجوب شدند و قريشيان شهابها و ستارگانى را ديدند كه فرود مىآمدند ، ترسيدند و گفتند : قيامت بر پا شده است و به نزد وليد بن مغيره گرد آمده و او را باخبر كردند . وليد شيخى كبير و با تجربه بود ، گفت : به اين ستارههايى كه در صحرا و دريا راهنماى شما هستند بنگريد اگر آنها زايل شدند قيامت بر پا شده است و اگر آنها ثابتند ، فرود شهابها به خاطر پيشامدى است . شياطين هم آن را ديدند و به گرد ابليس گرد آمده و به او خبر دادند كه از آسمان محجوب شده و شهابها بر آنها افكنده مىشود و او گفت : جستجو كنيد و ببينيد چه پيشامدى رخ داده است ؟ و آنها در دنيا به جولان در آمدند و برگشتند و گفتند : چيزى نديديم گفت : من خود بايد تفحّص كنم و ما بين مشرق تا مغرب را درنورديد و چون به حرم رسيد ديد پر از فرشتگان است و چون خواست وارد حرم شود جبرئيل عليه السّلام بر او فرياد كشيد و گفت : اى ملعون ! دور شو ، آمد تا از جانب حراء در آيد كه آن نيز سدّى در برابر او شد . گفت : اى جبرئيل چه خبر است ؟ گفت : اين پيامبرى است كه متولَّد شده و او بهترين انبياست . گفت : آيا در
376
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 376