نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 344
مىفرمود : به خدا سوگند كه پدر و جدّم عبد المطَّلب و هاشم و عبد مناف هيچ گاه بتى را نپرستيدند . گفتند : پس چه مىپرستيدند ؟ فرمود : مطابق دين ابراهيم عليه السّلام به جانب خانهء كعبه نماز مىخواندند و بدان متمسّك بودند . 6 - ابن عبّاس گويد كه از پدرم شنيدم كه مىگفت : چون براى پدرم عبد المطَّلب ، عبد الله به دنيا آمد در سيماى او نورى ديديم كه مانند خورشيد مىدرخشيد . پدرم گفت : براى اين كودك منزلتى بزرگ است ، گويد : در خواب ديدم كه از سوراخ بينى او پرندهء سفيدى بيرون آمد و پرواز كرد و به شرق و غرب عالم رسيد ، سپس برگشت و بر خانهء كعبه فرود آمد و همهء قريش بر او سجده كردند . در اين بين كه مردم متوجّه آن پرنده بودند به نورى بين آسمان و زمين مبدّل شد و شرق و غرب عالم را گرفت . چون از خواب بيدار شدم تعبير آن را از كاهنهء بنى مخزوم پرسيدم ، گفت : اى عبّاس ! اگر خوابت راست باشد از صلب او پسرى بيرون آيد كه اهل مشرق و مغرب پيرو او شوند . پدرم گفت : وضع عبد الله برايم اهميّت يافت تا آن كه آمنه - زيباترين و كاملترين زنان قريش - را به
344
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 344