نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 320
محمّد صلَّى الله عليه و آله و سلَّم بود تا آنكه مژدهء ولادتش را دادند و چون به فرج يقين كرد رهسپار حجاز و تهامه گرديد و اسير شد . باب 9 خبر سلمان فارسىّ رضى الله عنه در اين باب راوى گويد : به موسى بن جعفر عليهما السّلام عرض كردم : اى فرزند رسول خدا ! آيا ما را از سبب اسلام سلمان فارسىّ آگاه نمىكنيد ؟ فرمود : پدرم براى من بازگو فرمود كه امير المؤمنين عليه السّلام با سلمان فارسىّ و ابو ذرّ و گروهى از قريش نزد قبر پيامبر اكرم صلَّى الله عليه و آله و سلَّم اجتماع كرده بودند ، امير المؤمنين عليه السّلام به سلمان فرمود : اى ابا - عبد الله ! آغاز كار خود را به ما گزارش بده ، سلمان عرض كرد : اى امير المؤمنين ! به خدا اگر غير تو مىپرسيد گزارش نمىدادم ، من مردى از اهل شيراز بودم و پدرم از دهقانان بود و نزد پدر و مادرم عزيز بودم ، يك روز با پدرم براى شركت در يكى از جشنهايشان مىرفتم كه به يك صومعه رسيدم و مردى در آن
320
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 320