نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 241
آيا مىپندارى كه معتزله و خوارج و مرجئه و اماميّه آن شخص را مىشناسند و نام او را شنيدهاند و يادش بر دل آنها خطور كرده است ؟ و اگر بگويد نشناختن آنان ضررى به او و ما ندارد ، زيرا علَّتش غلبهء ستمكاران بر شهرها و كمى ياران و ياوران اوست . آنگاه به او مىگوئيم : پس تو هم داخل همان كسانى شدى كه عيبشان مىكنى و از همان راهى كه مىخواستى دشمنت را محكوم كنى خود را محكوم كردى و اين غيبت به غيبتى كه اماميّه مىگويد خيلى نزديك است ، جز آنكه شما انصاف نداريد . بعد از آن به او مىگوئيم : بسيار ذكر جهاد و وصف امر به معروف و نهى از منكر مىكنى تا به غايتى كه توهّم ايجاد مىكنى كه آنكه خروج نكند بر حقّ نيست ، پس چرا امامان و دانشمندان مذهب تو خروج نمىكنند ؟ و چرا ملازم خانههاى خود شدهاند و صرفا به اعتقاد مذهبى بسنده كردهاند ؟ هر پاسخى كه بگويد اماميّه نيز همان جواب را مىگويند . سپس به آرامى و موافقت به او مىگوئيم : همان چيزى را كه براى اماميّه عيب مىدانى و بخاطر آن سخنسرائى مىكنى و ائمّه آنها را به سبب آن نكوهش مىنمايى و كتابت را به واسطهء آن پر ساختهاى ، حالا خودت نيز داخل در آن شدهاى و به صحّت و درستى آن
241
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 241