نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 216
عالم به غيب مىدانند ، اگر عالم به غيب است چرا برگزيدگان و واسطههاى بين او و شيعيانش كذّابند و به او دروغ مىبندند و او ايشان را نمىشناسد ؟ و اگر اختلاف اماميّه در دينشان از ناحيهء خودشان است و نه از جانب ائمّهء آنها ، پس چه حاجتى بر امام دارند چون كه خود را بىنياز از امام مىدانند ، او در مقابل ايشان است ، امّا نهيشان نمىكند در حالى كه امام ترجمان و حجّت الهى است . اين نيز دليل روشنى بر نبود او و علم غيب نداشتن اوست ، زيرا اگر موجود بود ، نمىبايد حقّ را براى شيعيانش بيان نكند ، همچنان كه خداى تعالى فرموده است : « و ما كتاب را بر تو فرو نفرستاديم جز آنكه حقّ را براى ايشان بيان كرده و رفع اختلاف نمائى » . و همان گونه كه رسول اكرم صلَّى الله عليه و آله و سلَّم حقّ را براى امّتش بيان فرمود ، بر امام نيز لازم است كه براى شيعيانش حقّ را بيان كند . پس با اعتماد به خداوند مىگويم : اختلاف اماميّه از ناحيهء دروغپردازانى است كه گاه و بىگاه خود را به تدليس در ميان ايشان جا زدهاند تا به غايتى كه بلا و مصيبت فراگير شد و شيعيان پيشين مردمى پاكدل و پرهيزگار بودند كه تلاش و كوشش آنها در عبادت بود و اهل تميز و تشخيص مردمان خوب و بد نبودند و چون مرد ظاهر الصّلاحى را مىديدند كه خبرى را نقل مىكند به او
216
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 216