نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 209
شدهاند و صاحب كتاب از اماميّه داستانهاى پريشانى حكايت كرده است و وانمود كرده كه آن مطالب گفتار همهء آنهاست و همهء آنها به « بداء » معتقدند . و كسى كه بگويد خدا رأى تازه و علم مستفادى پيدا مىكند او كافر است و هر چه كه غير اين باشد ، قول مغيريّه است و كسى كه به ائمّه علم غيب را نسبت دهد به خدا كافر گشته و به عقيدهء ما از اسلام خارج شده است . و كمترين چيزى كه بر او واجب بود ، اين بود كه گفتار اهل حقّ را بطور كامل نقل كند و به اين اكتفا نكند كه اماميّه اختلاف دارند ، و اين نشانهء آن است كه عقيدهء به امامت باطل است ! بعد از اين مطالب ، بايستى بدانيم كه امام به حقّ نزد ما به وجوهى شناخته مىشود كه به زودى آنها را بيان مىكنيم و از گفتار آنها هم تعبير مىكنيم و اگر بين ما و ايشان فرقى نبود ، به فساد مذهب خود حكم خواهيم كرد ، سپس بازمىگرديم و از صاحب كتاب مىپرسيم : در بين اين اقاويل قول حقّ كدام است ؟ امّا اين گفتار او كه از ايشان فرقهاى معتقد به امامت موسى هستند و پس از وى فرزندش عليّ بن موسى را امام مىدانند . اين گفتار كسى است كه از اخبار اماميّه بىاطَّلاع است ، زيرا همهء اماميّه به امامت عليّ بن موسى عليهما السّلام معتقدند و
209
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 209