نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 197
كه مىدانيم حاصل نمىشود و مىدانيد كه در قرآن كريم مطالبى وجود دارد كه مراد از آن جز با توقيف حاصل نشود . بنا بر اين جايز نيست كه قرآن كريم را بر لغت حمل كنيم ، زيرا اوّلا بايستى بدانى كه كلامى كه مىخواهى آن را تأويل كنى در آن توقيفى وجود ندارد ، چه در اجمالش و يا در تفصيلش . اگر كسى از ايشان بگويد : آنچه در كلام الهى نيازمند به بيان بوده است ، رسول خدا آن را بيان كرده است ، و آنچه طريق آن استخراج و استنباط بوده آن را به علماء واگذار كرده است و بعضى از آيات قرآن كريم دليل بر بعضى ديگر است و با اين بيان ما از توقيف و توقيفكننده بىنياز مىشويم . پاسخش اين است كه آنچه شما مىگوئيد جايز نيست ، زيرا ما براى يك آيهء واحده دو تأويل مختلف و متضادّ مىبينيم كه هر دو معنى از نظر لغت درست است و ممكن است هر دو را حكم شرعىّ دانست و جايز نيست كه متكلَّم حكيم كلامى را بگويد كه محتمل دو مراد متضادّ باشد . اگر بگويد : ممكن است در خود قرآن كريم دلالتى بر يكى از دو معنى مراد وجود داشته باشد و مفسّران با تدبّر در قرآن معنى مراد را درك كنند .
197
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 197