نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 172
تبعيد كرده و همهء بنى هاشم و طرفداران او را نيز به خاطر او تبعيد كنند و آنها به شعب ابو طالب رفتند و سه سال در آنجا ماندند ، و اگر گويندهاى در آن سالها مىگفت : چرا محمّد صلَّى الله عليه و آله و سلَّم خروج نمىكند و به واسطهء غلبهء مشركين بر مسلمين واجب است كه خروج نمايد ، جواب ما اين است كه او به امر خداى تعالى به شعب رفته است و به اذن او غايب شده است و آنگاه كه او فرمان ظهور و خروج دهد خارج شده و ظاهر خواهد شد ، زيرا پيامبر صلَّى الله عليه و آله و سلَّم اين مدّت در شعب درنگ كرد تا خداى تعالى به او وحي كرد كه موريانه را فرستاده و عهدنامهء قريش را در هجران پيامبر و همهء بنى هاشم كه چهل مهر و امضا داشته و نزد زمعة ابن اسود وديعه بوده خورده ، تعهّدات قطع رحم آن از بين رفته و نام خداى تعالى را باقى گذاشته است . ابو طالب برخاست و به مكَّه آمد و هنگامى كه قريش او را ديدند ، پنداشتند كه او آمده است كه پيامبر صلَّى الله عليه و آله و سلَّم را تسليم كند تا ايشان او را بكشند يا از نبوّت برگردانند ، پس او را استقبال كردند و گرامى داشتند و چون نشست به ايشان گفت : اى گروه قريش ! من هرگز از برادرزادهام محمّد دروغى سراغ ندارم و او به من خبر داده است كه پروردگارش به او وحى كرده كه
172
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 172