responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 169


و پيامبر صلَّى الله عليه و آله و سلَّم گاهى در بين اصحابش بود و از هوش مىرفت و عرق مىريخت و آنگاه كه به هوش مىآمد مىگفت : خداى تعالى چنين و چنان فرموده است ، شما را دستورى داده و از امرى بازداشته است . و بيشتر مخالفين ما مىگويند اين حالت وقتى بود كه جبرائيل بر او نازل مىشده است ، امّا از امام صادق عليه السّلام از آن حالت كه بر او عارض مىشد پرسش كردند كه آيا آن وقتى بوده است كه جبرائيل بر او نازل مىشده است ؟ فرمودند خير ، جبرائيل وقتى به نزد آن حضرت مىآمد ، بىاذن و اجازه بر او وارد نمىشد و هنگامى كه بر او داخل مىشد مانند بنده در مقابل آن حضرت مىنشست ، اين حالت بر پيامبر اكرم صلَّى الله عليه و آله و سلَّم آنگاه عارض مىشد كه خداى تعالى بدون ترجمان و واسطه با او مخاطبه مىكرد .
عمرو بن ثابت از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه مردم خداى تعالى را نمىديدند كه با رسولش راز گويد و مخاطبه نمايد و وحى را هم مشاهده نمىكردند ، امّا بر ايشان واجب بود كه اقرار به غيبى نمايند كه آن را نديده‌اند و رسول -

169

نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 169
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست