نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 163
شديم ، با وجود آنكه ناقلين آنها راويان كثيره هم نيستند . آنگاه اماميّه مىگويند : از ما هم مثل آن را بپذيريد و به ما حقّ بدهيد كه اين اخبارى را كه از ائمّه خود نقل كردهايم . صحيح بدانيم ، اخبارى كه امر غيبت را بر خلاف عادت و به قدرت الهى روا مىداند و ما صحّت آن را با دلايل عقلى و قرآنى و اخبار مرويّهء مقبوله از ناقلان عامّه به اثبات رساندهايم . جدلىّ مىگويد : ما مىگوئيم راجع به معجزات پيامبر ، كسانى در مقابل ما نيستند كه از خود پيامبر ضد مرويات ما را نقل كنند ، رواياتى كه آن معجزات را ابطال كرده و نقض نمايد . امّا شما خود روايت كردهايد كه اوّل ائمّه مانند آخر آن است ، آيا اينجا مدّعى هستيد كه اوّل آنها غير از آخر آنهاست ؟ و ما به او مىگوئيم : چه خواهى گفت اگر يكى از پيروان برهمن به تو گويد عادت و مشاهدهء اوضاع جهان و طبيعت مانع است كه دست مسموم و بريان بزى سخن گويد و مانع است كه ماه دو پاره گردد و اگر منشق و دو پاره گردد ، نظام عالم بر هم خواهد خورد . و امّا اين سخن او كه در مقابل ايشان كسانى نيستند كه مخالف آنها باشند ، امّا
163
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 163