نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 147
و هنوز نصّ بر امامت موسى بن جعفر را نشنيده بود بطورى كه يقين حاصل كند و قطع عذر او بشود ، پس قرآن را روى سينهء خود گذاشت و گفت : خدايا من به امامت كسى معتقدم كه اين قرآن امامتش را ثابت مىكند و آيا شخص فقيه متديّن هنگام اختلاف امر جز آن مىكند كه زراره كرد ؟ علاوه بر اين گفتهاند كه زراره به امر موسى بن جعفر و امامت او علم داشت ولى پسرش عبيد را فرستاد تا از موسى بن جعفر عليه السّلام تحقيق كند كه آيا جايز است اظهار امامت او را بنمايد ، يا آنكه با كتمان امامت او ، تقيّه نمايد . و اين قول با فضل زرارة بن أعين و معرفت او مناسبتر است . ابراهيم بن محمّد همدانىّ گويد : به امام رضا عليه السّلام عرض كردم اى فرزند رسول خدا ، مرا از حال زراره خبر ده ، آيا حقّ پدرت امام كاظم عليه السّلام را مىشناخت ؟ و او فرمود : آرى ، گفتم پس چرا پسرش عبيد را فرستاد تا با خبر شود كه امام جعفر صادق عليه السّلام چه كسى را وصىّ خود قرار داده است ؟ فرمود : زراره به مقام امامت پدرم عارف بود و نصّ امام صادق عليه السّلام را در بارهء او مىدانست و جز اين نيست كه پسرش را فرستاد تا از پدرم كسب خبر كند كه آيا
147
نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 147