داشته و در معرض قرار ندهند مسلما با هيچ شيئى تماس پيدا نكرده و هيچ كسى از آن تناول ننموده مگر در همان ساعت از مرض و بيمارى كه دارد افاقه پيدا مىكند ، و سرگذشت اين تربت نظير سرگذشت حجر الاسود است كه صاحب آفات و امراض و كفر و جاهليّت با آن تماس پيدا مىكردند و پس از تماس مرض و عيب و نقصى كه داشتند برطرف مىشد . اين سنگ در بدو امر همچون ياقوت سفيد و شفافى بود كه پس از اين تماسها و اصابت اين اشياء آلوده با آن رفته رفته رنگش تيره و سياه شد و به اين صورتى كه اكنون مىبينى درآمد . اين تربت نيز به واسطه تماس با اشياء آلوده و افراد ناصالح خاصيت و اثرش زائل گردد و آن تاثيرى را كه بايد داشته باشد ندارد لذا تو نمىتوانى اثر مطلوب را از آن بهره بردارى كنى . محضر مباركش عرض كردم : مگر بآن چه مىكنم ؟ حضرت فرمودند : وقتى آن را اظهار كرده و در معرض قرار دادى با آن همان عملى را كرده كه ديگران مىكنند ، يعنى آن را مورد استخفاف قرار داده و سبك مىشمارى از اين رو بسا آن را در خورجين انداخته و در بين اشياء آلوده مىگذارى در نتيجه اثرى را كه از آن انتظار دارى نخواهى ديد و آن از تربت زائل گرديده . خدمتش عرضه داشتم : فدايت شوم واقع امر همين است و صحيح مىفرمائيد . سپس حضرت فرمودند : احدى آن را اخذ نكرده مگر آنكه جاهل است به كيفيّت اخذ و رعايت آداب آن لذا بر ايشان سالم نمىماند . محضرش عرض كردم : فدايت شوم چگونه آن را بردارم تا اخذ من نظير اخذ شما باشد ؟ حضرت فرمودند : آيا مقدارى از آن را به تو بدهم ؟