نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 656
تا بدينجا رسيدم كه گفته بودم : < شعر > خروج امام لا محالة خارج يقوم على اسم الله و البركات يميّز فينا كلّ حقّ و باطل و يجزي على النّعماء و النّقمات < / شعر > [1] امام عليه السّلام ( پس از شنيدن اين اشعار ) بسختى گريست ، آنگاه سر خويش را بسوى من بالا برد و فرمود : اى خزاعى روح القدس از زبان تو اين دو بيت را سرود و سخن را گفت ، آيا ميدانى آن امام كيست و در چه زمانى قيام مىكند ؟ عرضكردم : خير اى سرورم ، جز اينكه شنيدهام امامى از شما خاندان خروج ميكند و روى زمين را از فساد پاك و جهان را پر از عدل و داد مىنمايد ، آن جناب فرمود : اى دعبل ، امام پس از من فرزندم محمّد است ، و پس از محمّد پسرش علىّ و پس از وى فرزندش حسن و پس از او ولدش حجّت قائم كه در زمان غيبتش انتظار او را كشند و در زمان حضور و ظهورش بر همهء جهانيان مطاع و فرمانده باشد ، و اگر از روزگار باقى نماند مگر يك روز ، خداوند ، آن
[1] . يعنى بيقين وقوع خروج امامى كه ناچار خارج شود و بنام خدا همهء بركات را به خود مىآورد حتمى است و در ميان ما هر حقّى را از باطل جدا ميسازد و بر نيكى و بدى جزا ميدهد ، هر كس عملى نيكو كرد پاداش خير ، و هر كه بدى كرد سزاى بد باو ميدهد .
656
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 656