responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 580


هر چه داشته‌ام تمام شده و چيزى در دست ندارم و از حاملين قرآن نيز هستم يعنى قارى قرآنم ، مأمون گفت : آيا من براى اين مزخرفات و ياوه سرائيهاى تو حدّ خداى را تعطيل كنم و احكام الهى را در بارهء سارق اجرا ننمايم ؟ ! مرد گفت : اجراى حدّ را اوّل در بارهء نفس خودت انجام ده كه او را از گناه پاك كنى بعد بديگران پرداز ، اوّل بخودت شروع كن و نفس خود را تطهير كن ، آنگاه غير خود را ، مأمون برآشفت و رو به امام كرده گفت : اين مرد چه ميگويد ؟ حضرت فرمود : اين مرد مىگويد : دزد اموال مرا ربود من نيز بعض از آن را ربودم ، مأمون در غضب شده كاملا ناراحت گشت ، و بصوفى گفت : بخدا سوگند دستت را قطع مىكنم ، مرد صوفى گفت : آيا دستم را ميبرى و حال آنكه بندهء منى ، مأمون گفت : واى بر تو از كجا من بندهء تو شدم ؟ ! گفت : براى اينكه مادرت كنيز بود و از بيت المال مسلمين خريدارى شد ، و تو بندهء همهء مردم از ساكنين مشرق تا مغربى تا اينكه تو را آزاد كنند ، و من تو را نسبت بحقّم آزاد نميكنم ، سپس خمس آل محمّد را بلعيدى و مال بتو رسيد و حقّ سادات را ادا نكردى ، و سهم من و مانند مرا ادا ننمودى و ديگر اينكه فرد خبيث پاك نميسازد خبيثى

580

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 580
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست