responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 542


تو وصىّ و وارث آنانى و علم ايشان نزد توست ، و مرا بسوى تو حاجتى است ، فرمود : بگو چه حاجت دارى ، عرضكردم اين كنيزم « زاهريّة » كه در صفا و حسن و اخلاق برگزيده و خاصّ من است ، و بر او كسى را مقدّم نميدارم ، چند بار تاكنون آبستن شده و سقط نموده ، و اكنون هم حامله است ، مرا راهنمائى كن به چيزى كه او را معالجه كند تا سالم شود و فرزندش را بىآفت بزايد ، فرمود : از اينكه سقط ميكند نگران مباش ، چون او شفا مىيابد و پسرى مىآورد كه شبيه ترين مردم است بمادرش و انگشت كوچكى در دست راست ، زائد دارد بدون بند ، و نيز در پاى چپش انگشتى بدون بند زياده است ، من در قلبم گفتم :
خداوند بر هر چيزيى تواناست ، كنيز مزبور پسرى زائيد كه از هر كس بمادرش شبيه تر بود ، و در دست راستش انگشت كوچكى روئيده بود كه داراى بند نبود ، و همچنين در پاى چپش انگشتى زياده بود كه بند نداشت همان طور كه حضرتش عليه السّلام فرموده بود . پس كيست كه مرا ملامت كند در اينكه او را علم نمودم و نشانه اش قرار دادم . ( راوى گفت : ) در اين حديث مطالب بيشترى بود كه من آن را كوتاه كردم ، و لا حول و لا قوّة إلَّا با لله العليّ العظيم .

542

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 542
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست