نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 519
نيست ، و آنكه هست بنام « حسين بن بشّار » است كه گفتهاند واقفى مذهب بوده و سپس به مذهب حقّ بازگشته است و در ضمن علَّامهء حلَّى - رضوان الله عليه - گويد : وى مورد اعتماد است ، بنظر حقير حسين بن يحيى تصحيف شده است ، چون صورت كتابت آن زمان يحيى به حسين نزديك بود : يحيى را « يحيى » ، و الحسين را « الحسين » شبيه بهم مىنوشتند » . دلالت ديگر : 22 - محمّد بن احمد سنانىّ - رضى الله عنه - بسند مذكور در متن از هرثمة بن اعين روايت كرد كه گفت : من بر آقا و مولايم علىّ بن موسى عليهما السّلام در خانهء مأمون وارد شدم و در آنجا شهرت يافته بود كه علىّ بن موسى از دنيا رفته است - و اين درست نبود - من وارد شدم و اذن ملاقات طلبيدم ، هرثمه گويد : در ميان خدّام مأمون كه مورد اطمينان بودند جوانى بود كه او را « صبيح ديلمىّ » مىناميدند ، و او سخت و بحقّ آقايم را دوست ميداشت ، در آن زمان آن جوان خارج شد و چون مرا ديد گفت : اى هرثمة آيا تو نميدانى كه من در پنهان و آشكار معتمد مأمون هستم و از اصحاب سرّ و علن اويم ؟ گفتم : صحيح است ، گفت : اى هرثمه بدان كه مأمون مرا با سى تن از غلامان ديگر كه مورد اطمينان او
519
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 519