نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 514
بودم كه اين مطالب چيست و پاسخ كيست ؟ تا بعد متوجه شدم معنى اين كار كه حضرت عليه السّلام در نامه بدان اشاره كرده چيست ، و بمن فهمانيد كه او كيست . دلالت ديگر : 19 - محمّد بن حسن بن وليد - رضى الله عنه - بسند مذكور در متن از بزنطىّ روايت كرد كه گفت : حضرت رضا عليه السّلام مركبى برايم فرستاد كه نزد او روم ، من سوار شده بر آن حضرت وارد شدم و تا پاسى از شب نزد او ماندم ، چون امام خواست تا برخيزد بمن گفت : فكر نميكنم در اين موقع بتوانى بمدينه باز گردى ، عرضكردم آرى فدايت شوم ، فرمود : امشب را نزد ما بمان و صبح بيارى خداى - عزّ و جلّ - حركت كن ، عرضه داشتم مانعى ندارد همين كار را مىكنم - فدايت شوم - ، حضرت جاريه اش را گفت : بستر خواب مرا براى وى بگستر ، و ملحفهء مرا كه در زير آن ميخوابم بر آن بستر بيفكن ، و مخدّه و بالش مرا زير سر او بگذار ، من با خود گفتم : كيست كه اين مقدار مقام و منزلت كه نصيب من گشته او را نصيب شده باشد ؟ ! خداوند در نزدش مقامى بمن عطا فرمود كه باحدى از اصحاب ما عطا نكرده : مركب خود را فرستاد تا سوار شدم ، فراش خود
514
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 514