نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 507
دلالت ديگر : 14 - پدرم - رضى الله عنه - بسند مذكور در متن از موسى بن هارون روايت كرد كه گفت : حضرت رضا عليه السّلام را ديدم كه در مدينه به هرثمة ( ابن اعين ) مينگريست و ميفرمود : گوئى مىبينم او را به مرو ميبرند و سرش را از بدنش جدا ميسازند ، گويد : همين طور هم شد . مترجم گويد : « هرثمة بن أعين از رؤساى لشكر » امين « بود و پيش از شكست لشكر امين از مأمون ، جزء سران سپاه مأمون گشت ، و خدماتى بزرگ براى مأمون انجام داد كه از جمله تار و مار كردن طرفداران و لشكريان ابو السرايا بود ، ولى در آخر كار يكى از مأموران مأمون بوى گزارش داد كه هرثمه با ابو السّرايا مراسله دارد ، مأمون او را احضار كرده و در پيش روى او ، وى را تازيانه زده و بزندان روانه ساختند و در زندان توسّط توطئه اى او را بقتل رساندند » . دلالت ديگر : 15 - احمد بن زياد همدانى - رضى الله عنه - بسند مذكور در متن از ابى حبيب نباجيّ روايت كرد كه گفت : من رسول خدا صلى الله عليه و آله را در عالم رؤيا
507
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 507